همه ما بارها در خانواده، دوستان یا در روابط اجتماعی روزمره‌مان با جوانان و نوجوانانی سر و کار داشته‌ایم که به قول خودشان «اعصاب ندارند». با کوچک‌ترین محرک بیرونی کنترل خود را از دست می‌دهند و پرخاشگری می‌کنند. این پرخاشگری در سطوح مختلف جامعه رواج دارد و موجب رنج همگان شده است.

 خانواده‌های بسیاری می‌شناسیم که در آنها فرزندان جوان و نوجوان رفتار پرخاشگرانه‌ای نسبت به والدین یا دیگر فرزندان خانواده از خود نشان می‌دهند. دعواها و بگومگوهای خیابانی همچنان وجود دارند. هر چند وقت یکبار در خبرها روایت اسیدپاشی و قتل و خودکشی جوانان را می‌خوانیم و می‌شنویم. این همه از نمودهای فراگیر شدن رفتار پرخاشگرانه است.

روحیه پرخاشگرانه به فرد محدود نمی‌شود. گاهی پرخاشگری می‌تواند صفت رفتاری یک جمع باشد. از این دست پرخاشگری‌های جمعی در جریان برگزاری مسابقات ورزشی و به ویژه فوتبال در ورزشگاه‌ها بسیار شنیده‌ایم و دیده‌ایم و اتفاقا عاملان اصلی این پرخاشگری‌های جمعی هم جوانان هستند.

چه عوامل فردی و اجتماعی باعث شکل‌گیری و فراگیرشدن روحیه پرخاشگرانه می‌شوند؟ چگونه می‌توان خشم و پرخاشگری را کنترل کرد و از آسیب‌های اجتماعی و خانوادگی آن کاست؟